همه داستان های کوتاه من

همه داستان های من شامل قصه های کوتاه ، قصه های کودک و مقالات مارکتینگ

مرکز خرید

صلاح الدین احمد لواسانی
همه داستان های کوتاه من همه داستان های من شامل قصه های کوتاه ، قصه های کودک و مقالات مارکتینگ

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

مرکز خرید

(موزیک)

 (   همه در فروشگاهی بسیار بزرگ  )

پیجر فروشگاه           (صدای بلندگو) با تشکر از اینکه فروشگاه ما را برای خرید انتخاب کردید. به اطلاع دوشیزگان محترم  می رساند . در پی خدمت رسانی هر چه بیشتر به شما عزیزان ، فروشگاه همسران ایده آل خود را راه اندازی نموده ایم شما می توانید با مراجعه به ساختمان شماره دو از پنج طبقه آن دیدن نموده و همسران ایده آل خود را در آن یافته و انتخاب نمایید.              با سپاس مجدد ، مدیریت فروشگاه.

دختر 1                    خیلی جالبه ..........

دختر 2                     می خوای بریم امتحانی کنیم .......

دختر 1                    آره ......  بدم نمی آد .......

دختر 2                    پس بیا بریم ........

(موزیک فاصله)

پیجر فروشگاه           به فروشگاه همسران ایده آل خوش آمدید . این مرکزپنج طبقه دارد  و هرچه که به طبقات بالاتر بروید ، خصوصیات مثبت مردان بیشترمیشود؛ برای انتخاب همسر ایده آل خود می بایست قوانین زیر را به خاطر داشته باشید .....

1 - اگر در طبقه ای دری را باز کنید،باید حتما آن مرد را انتخاب نمایید .

2 اگر به طبقه بالاتر رفتید ، دیگر اجازه بازگشت به طبقات پایین تر را ندارید .

3 -  هر شخص فقط یک بار میتواند از این مرکز استفاده کند.

با پذیرش این مقرارات می توانید بازدید و خرید خود از این فروشگاه را آغاز کنید .


موضوعات مرتبط: اجتماعیطنز

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 آبان 1394 | 22:33 | نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی |

فقیر و غنی

نویسنده: صلاح الدین احمد لواسانی

*****************************

(موزیک)

(داخل یک اتومبیل شخصی و صدای ماشین که در جاده درحرکت است.)

پدر                      ساکتی پسرم ........

پسر                      دارم فکر می کنم.

پدر                      به چی ؟ .....

پسر                     به فقر ......

پدر                      متاسفم  اگر ناراحتت کردم . این دور روز با بردنت خونه اون آدمای روستایی می خواستم تو رو با چهره فقر آشنا کنم ...... می خواستم معنی فقر و بفهمی و سعی کنی از زندگیت بخوبی بهره ببری .....

پسر                      می دونم پدر ........ به همین دلیل از شما خیلی ممنونم .......

پدر                       می تونم یه سوالی ازت بپرسم؟ .........

پسر                     البته ..... بپرسید ......


موضوعات مرتبط: اجتماعی

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 آبان 1394 | 22:28 | نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی |

شما کدامیک را سوار می کنید؟

تنظیم برای رادیو: صلاح الدین احمد لواسانی

******************************

(موزیک)

(همهمه داخل یک سالن امتحان کوچک)

مدیر     دوستان توجه کنید ....... (همهمه ادامه دارد .)  دوستان توجه کنید ....... (سکوت حاکم می شود.) همونطور که میدونین . این آخرین دور آزمون برای استخدام یک نفر بعنوان مددکار اجتماعی ست ....... و شما بیست نفر ، پس از پشت سر گذاشتن بیش از هزار و دویست داوطلب به این مرحله رسیدین ........  این رو هم میدونین که تنها یکی از شما برنده این آزمون خواهد بود ........ برای همتون آرزوی موفقیت دارم .

(صدای دست زدن حضار)

همکاران عزیز برگه مربوطه رو در اختیار شرکت کنندگان ، قرار بدین ......

( موزیک )

مدیر     بسیار خب من سوال رو یکبار براتون میخونم ..... شما در شبی طوفاني و سرد ، سرگرم رانندگي در خياباني هستيد.هنگام عبورازمقابل يك ايستگاه اتوبوس سه نفر داخل ايستگاه منتظراتوبوس هستند. يك پيرزن كه درحال مرگ است. يك پزشك كه قبلاً جان شما را نجات داده است و يك خانم یاآقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد. شما مي‌توانيد تنها يكي از اين سه نفر را براي سوار نمودن انتخاب کنید .با توجه به جمیع جهات كداميك را سوار خواهيد كرد؟ دليل خود را بطور كامل شرح دهيد :


موضوعات مرتبط: اجتماعی

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 آبان 1394 | 22:24 | نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی |

اسفند دود کن

نویسنده: صلاح الدین احمد لواسانی

************************

(موزیک)

(سرو صدای ادیت و میکس کردن برنامه های رادیویی از دور)

سردبیر        (با لحن جدی و متذکرانه) خانم منصوری ..... اگه بخواین اینجوری ادامه بدین باید دنبال یه کار دیگه واسه خودتون باشین

منصوری      ولی آقای .......

سر دبیر      ولی نداره خانم ..... همه گزارشاتون تکراری و کلیشه ای یه ،..... نه   سوژه خوبی دارین .... نه قدرت لازم تو گزارشتون هست.

منصوری     شما اجازه بدین .....

سر دبیر     نه…….. شما اجازه بدین ..... این اتمام حجته ....... می رین و با یه گزارش توپ بر می گردین..... وگرنه.......

منصوری   وگرنه ؟ ......

سر دبیر     .......... ناچارم ، کار شما رو بدم به یکی دیگه ....... تمام .......

(موزیک)


موضوعات مرتبط: اجتماعی

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 آبان 1394 | 22:3 | نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.